اروین دی یالوم

بزرگی‌ می گفت هر چه در زبانی برای یک مفهوم واژه های بیشتری وجود داشته باشد مطمئن باشید که این مفهوم منشا مشکلات زیادی است. لکان می‌گوید بنا را بر سوتفاهم بگذارید، جاییکه فکر می کنید فهمیدید مطمئن باشید نفهمیدید اما در اینجا اجازه می خواهم بنا را بر درستی این جمله بگذاریم که وقتی برای مفهومی واژه های بسیاری وجود دارد، آن مفهوم منشا مشکلات زیادی است.
وقتی می خواهیم در مورد خودمان صحبت کنیم از چند واژه می توانیم استفاده کنیم؟ من، خود، خویش. از ضمایر صرف نظر می کنم. همین سه واژه کافی است که توجه ما را به مسائلی که معطوف به من است جلب کنند. ما با خودمان رابطه سرراست و مستقیمی نداریم و خیلی با خودمان صادق نیستیم.
حتما این حرف را از من شنیدید که سوخت موتور زندگی حقیقت است. هر چه چیزهای دیگری مثل وهم و خیال و دروغ و رویا و ... قاطی حقیقت کنیم و از خلوص این حقیقت کم کنیم، موتور زندگی ما بد کار می کند. این می شود همان جایی که ما با اضافه کردن چیزهای دیگر به حقیقت از خود واقعی فاصله می گیریم و مجبوریم این فاصله را با چیزی پر کنیم. به نظر من خیلی مواقع اختلال روانی این فاصله را پر می کند، برخی با ابزاری مثل هنر این فاصله را پر می کنند ولی هر طور که این فاصله پر شود، یک چیز روشن است که ما از خودمان فاصله گرفتیم. زمانی می توانیم به یکپارچگی روانمان امیدوار باشیم که این فاصله را با ابزاری پر کرده باشیم که بتواند ناگفته های ما را بگوید و بالاتر از آن بتوانیم این ناگفته ها را بشنویم چون ما متاسفانه خیلی اوقات خود را نمی شنویم. این فاصله با هر چه که پر شده باشد، مخاطبی می طلبد برای شنیده شدن. کاش که این مخاطب خودمان باشیم و خودمان بتوانیم خودمان را بشنویم و این فاصله را به صفر برسانیم. به منظور رساندن این فاصله به صفر نیاز به رسیدن به همان فاصله تقریبی اطمینان و مرز تعادل داریم. مرز تعادل به نوعی فاصله من با من یا من با خود را نیز شامل می شود. فکر کنیم که وقتی می گوییم من دقیقا به چه چیزی یا چه کسی اشاره می کنیم.
سوال: خودتان را با اسم کوچک می شناسید یا با اسم فامیل؟ وقتی با خودتان حرف می زنید چطور خود را مورد خطاب قرار می دهید؟ راستی وقتی با خودتان حرف می زنید از ضمایر اول شخص استفاده می کنید یا سوم شخص یا ...
اگر حتی نمی توانیم با خود درست و شفاف حرف بزنیم، نمی توانیم امیدوار باشیم که زمام زندگی خود را خود در دست گیریم. پس اولین قدم برای رسیدن به فاصله تقریبی اطمینان و مرز تعادل خود حرف زدن صادقانه و سرراست با خودمان است.

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد